عنوان «قارقاری! نامه را باز نکن» توسط دو استودیوی بازی سازی یوزپا و استودیوی انیمیشن سازی علم و گیم ساخته شده است. در حقیقت ماهیت اصلی اثر هم مانند تخصص تیم‌های سازنده‌اش، هم بازی ویدیویی است و هم انیمیشن. در حقیقت قارقاری را باید یک کتاب تعاملی دانست که برای رده سنی کودکان ساخته شده است. 

این بازی، داستان کلاغی نامه‌رسان را با تمی کودکانه و دوست داشتنی روایت می‌کند. کلاغی به اسم قارقاری که اعتقاد دارد بهترین نامه رسان جنگل است. روزی در خانه، حوصله همسر قارقاری یعنی خانم کلاغه سر می‌رود و علی‌رغم نارضایتی قارقاری یکی از نامه‌ها را باز می‌کند. از قضا نامه منتقل کننده موضوع مهمی ست و پرهای خانم کلاغه، با کشیده شدن روی نوشته‌ باعث پاک شدن نوشته‌هایش می‌شود. از اینجاست که داستان کودکانه بازی شکل اصلی خود را پیدا می‌کند و دنبال کردن آن می‌تواند برای کودکان بسیار جالب باشد. مانند کتاب، هر بخش از داستان قارقاری در یک صفحه یا یک صحنه روایت می‌شود. صحنه‌ای که می‌توان در آن با اجزا و کاراکترهای مختلف محیط، تعامل داشت.

مثلا وقتی قارقاری برای رساندن نامه‌ها نزد باقی حیوانات جنگل می‌رود، پس از شنیدن یا خواندن داستان، می‌توان با لمس صفحه، نامه‌ها را یکی یکی به صاحبشان رساند. سعی شده تا با ایجاد این تعامل، کودکان ارتباط بیشتری با شخصیت‌ها و روایت داستان برقرار کنند. تعامل می‌تواند اتفاقات کوچکی را رقم بزند که طی داستان اصلی روایت نمی‌شوند. مثلا با رساندن نامه به روباه نویسنده، می‌توان از او قطعه‌ای پنیر گرفت. دیدن آشتی بین کلاغ و روباه در داستان‌های فارسی بر سر قالب پنیر، نکته جالبی است که از طریق تعامل مهیا شده است.

هم می‌توان داستان را خود خواند و هم می‌توان این کار را به روایتگر بازی سپرد که با لحنی دلنشین به بهترین نحو داستان را تعریف کند. سازنده تمام تلاش خود را به کار گرفته تا صداگذاری‌ها، هم در فارسی و هم در نسخه‌ی انگلیسی برای کودکان جذاب باشند. در بخش بصری هم گرافیک قارقاری شبیه به کتاب‌های کودکانه است. رنگارنگ و شبیه به تابلوی نقاشی آبرنگ که قطعا برای جذب کودکان فاکتور مهمی به شمار می‌رود.

به طور کلی "قارقاری! نامه را باز نکن" را باید یک کتاب تعاملی رنگارنگ و جذاب برای کودکان بدانیم. اثری که سعی شده در همه ابعاد قشر مخاطب خود را جذب کند. حتی اگر کودکی از کتاب داستانی فراری باشد، جذابیت‌های سمعی و بصری قارقاری می‌تواند نظرش را عوض کند و در فضایی تعاملی برایش قصه بگوید.